من تو اين مطلب قصد ندارم در مورد مضرات سيگار و يا اينكه ساليانه شش ميليون نفر جونشون رو در اثر مصرف سيگار از دست ميدن صحبت كنم، به نظرم همه مون به آسيبهاي سيگار آگاهيم.
بياين ببينيم كه چرا ماها وقتي “عصباني” ميشيم بلافاصله سيگار روشن مي كنيم، وقتي “مضطربيم” سيگار مي كشيم ، وقتي “خوشحاليم” سيگار مي كشيم، وقتي هوا خوبه يا بارون مياد دوست داريم سيگار بكشيم! وقتي مي خوايم جذاب و عاقل به نظر بيايم هم باز بايد سيگار گوشه لبمون باشه، حتي موقع فكر كردن هم ميريم سراغ سيگار.
چرا سیگار می کشیم؟
تا حالا فكر كردين پشت اين گستردگي مصرف سيگار، مثل هميشه ماجراي پول و تبليغات هوشمندانه خوابيده؟ اين گرايش ما به مصرف سيگار تو همه شرايط، كاملا توسط تبليغات عظيمِ مبتني بر متدهاي روانشناسي در ما القا شده و همچنان داره ميشه. جالبه بدونيد فقط در آمريكا “٩٠٠ هزار دلار در ساعت” براي تبليغ مصرف سيگار داره هزينه ميشه. حالا بيايم ببينيم كمپاني هاي سيگار چه جوري واسه عادي كردن مصرف سيگار غيرمستقيم تبليغ مي كنن؟ چرا سیگار می کشیم؟
چگونه سیگار کشیدن عادی شد؟
تا حالا هيچ دقت كردين كه در کارتون‌هایی مثل “پلنگ صورتی”، “ملوان زبل” یا “پسر شجاع” خيلي اوقات كنار لبشون سيگار يا پيپ بود؟ پدر پسر شجاع که سمبل عقلانيت بود همیشه در حال كشيدن پیپ بود یا ملوان زبل، كه سمبل هيكل ورزشکاري و قدرت بود همیشه پیپ گوشه لبش حك شده بود.
عادی
پشت اين كارتون ها اسپانسراي سيگار داشتن از بچگي رو مغز ما كار مي كردن! يا اينكه، مثلا در تبلیغ تلويزيوني “چای کاپیتان”، کاپیتانی رو می‌بینید که گوشه لبش پیپه و روی بسته چای هم عکسش هست. يا اينكه سيگار “مارلبرو” هميشه اسپانسر ماشين فراري در مسابقات فرمول يك بوده كه بعد از ممنوعيت تبليغ، عكس “باركد مارلبرو” رو روي ماشين و پشت لباس راننده گذاشت و بطور غيرمستقيم عكس باركدش رو تبديل به مشخصه برندش كرد. يا مثلا “آدامس ریلکس”، جعبه‌ای مشابه سیگار داره.
نوار دورش، شکل پاکتش و حتی نحوه باز شدنش و شکلی که تعارف می‌شه مشابه پاکت سیگاره و این ذهن نوجوونها را برای قبول دخانیات آماده مي کنه. از اين مثالها خيلي زياده.
بد نيست هر وقت داشتيم بابت خريد سيگار پول ميداديم گوشه ذهن مون داشته باشيم كه يه عده سرمايه دار پشت پرده دارن به ريشمون ميخندن
