هدف ازدواج چیست ؟ يه باور غلطي بين ماها رايج شده و اونم اينكه “ازدواج كردن مي تونه ما رو از تنهايي در بياره!، يا اينكه “ازدواج كنيم كه تنها نمونيم!”، يا “اگه ازدواج نكنيم با تنهايي مون چه كنيم؟!”… دوستان بايد به عرضتون برسونم كه هرگز هرگز هرگز ازدواج نمي تونه كسي رو از تنهايي در بياره. اصلا هدف ازدواج نمي تونه رفع تنهايي ما آدمها تو عصر فعلي باشه.هدف ازدواج کردن مساله مهمی است که باید قبل از ازدواج به آن توجه کنید و بدون هدف ازواج نکنید. هدف ازدواج یکی و دو تا نیست.
هدف ازدواج چیست ؟
اتفاقا اين قاعده برعكسش حاكمه يعني اتفاقا موقعي بايد ازدواج كنيم كه از تنهايي مون داريم به نهايت لذت مي بريم… يعني چي؟ يعني ما به تنهايي درك كرديم كه از زندگي چي مي خوايم چقدر مي خوايم و بلديم كه چطور خودمون حال خودمون رو خوب كنيم وقتي كه حالمون بده! پس براي فهميدن و رسيدن به هيچ كدوم از اينها نيست كه ازدواج مي كنيم! بايد به همه اينها رسيده باشيم و بعد ازدواج كنيم تا با ازدواج بتونيم به اهدافي كه برامون مشخص شده برسيم و در اين مسير از همسرمون انرژي بگيريم براي اينكه پيشرفت مون سرعت بگيره ..
آفت ازدواج
وقتي ترس از تنها شدن هدف ازدواج باشه با خودش كلي ترس و اضطراب تو رابطه مياره. كنترل كردن مرضي همسرمون، وابستگي بيمارگونه، انتظارهاي غيرواقعبينانه، مدام شك كردن بهش يا بيش از حد سرويس دادن به طرف همگي آفت چنين ازدواجهاييه… وظيفه همسر هرگز رفع تنهايي يا نجات دهنده پارتنرش نيست… پس اين احساس تنهاي از كجا مياد؟ و چطور ميشه رفعش كرد؟ 🔑
اين احساس لعنتي از رابطه ما با خودمون نشات مي گيره، از اين مياد كه ما براساس تربيت غلطمون مدام خودمون و احساسات طبيعي مون رو پس مي زنيم و كنار خودمون واي نميستيم و اين رو از همسرمون طلب مي كنيم كه اون بياد و تمام نداشته هامونو برامون به ارمغان بياره !
تو اين حالته كه همسر يا پارتنر بخت برگشته بايد جور ما رو هم بكشه و تك به تك نيازهاي رواني ما رو پاسخ بده.
نظر شما چيه عزيزان؟ شما ايا گزينه ازدواج رو بعنوان راهي براي رفع تنهاي تجويز مي كنيد؟
هدف از ازدواج چیست؟
هر شخصی باید به دلایل مختلف ازدواج کند. یکی از اهداف ازدواج مسئولیت پذیری و هدفدار شدن برای اینده است. شخص با ازدواج کردن مسئولیت یک زندگی را بر عهده دارد و بهتر میتواند از زمان استفاده کند. یکی دیگر از اهداف ازدواج محبت کردن و محبت دیدن است که در ارامش تاثیر گذار است
نخستین و شناخته شده ترین دلیل ازدواج، «عشق» است. موقعی که افراد همدیگر را مییابند عاشق میشوند، مهمترین کاری که انجام میدهند ازدواج کردن است، اما عشق برای ازدواج شرطی لازم است اما ناکافی است گاهی دو نفر، چنان علاقهای به یکدیگر پیدا میکنند که گمان میبرند به راستی عاشق هم هستند وقتی هیجان، با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود پیش نمیرود، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشته است، صراحت و صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم است احتیاج به زمان دارد یک آشنایی سریع، هر چقدر هم که هیجان آور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می آورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه میشود.
متن: مهشيد_ابارشي
ارسال پاسخ