نحوه بروز عصبانیت در شخصیت پرخاشگر منفعل

نحوه بروز عصبانیت در شخصیت پرخاشگر منفعل
نحوه بروز عصبانیت در شخصیت پرخاشگر منفعل

عصبانیت در رفتار شخصیت پرخاشگر منفعل passive aggressive نقش دارد. همسر دارای شخصیت پرخاشگر منفعل، که شما را به مرز جنون می‌رساند، بسیار عصبانی و اندوهگین است. فرد دارای شخصیت پرخاشگر منفعل، به یکی از این دو روش عصبانیتش را بروزمی‌دهد. یا بر روی عصبانیتش کنترلی ندارد و یا با ابراز آن مشکل دارد:

1.عصبانیت خارج از کنترل در فرد

اینکه ما چگونه هنگام عصبانیت برخوردمی‌کنیم نشأت‌گرفته از دوران طفولیت ما بین خانواده است. در زیر نمونه‌هایی از تجربیات دوران کودکی را می‌آوریم که در بزرگسالی باعث‌می‌شود فرد عصبانیتش را بصورت پرخاشگری منفعل نشان‌دهد.

  • پسربچه‌ کوچکی را درنظر بگیرید که به او یادداده‌اند که پسرها با تفنگ بازی می‌کنند و دخترها با عروسک. اگر آن پسربچه بخاطر بازی با اسباب‌بازیهایی که جامعه آنها را اسباب‌بازیهای دخترانه می‌داند توبیخ و سرزنش‌شود، به مردی تبدیل‌می‌شود که باور و اعتقاد دارد که مرد بودن به معنای پرخاشگر بودن است.
  • دختر بچه کوچکی را نیز در خانواده‌ای با والدین الکی درنظر بگیرید. این دختربچه یادمی‌گیرد تنها راه رسیدن به نیازهایش کج خلقی و بد خلقی است. این دختربچه در آینده تبدیل به زنی با این باور می‌شود که اگر چیزی خواست تنها راه رسیدن به آن رفتار پرخاشگرانه است.

2.بروز عصبانیت به شکل عصبانیت غیرمنتظره

برخی کودکان از خانواده‌هایشان یادمی‌گیرند بسیار منفعل باشند، طوری که دیگران با آنها با بی‌انصافی رفتارکنند. آنها بقدری کرنش می‌کنند تا همسرشان را راضی نگه‌دارند. آنها در واقع حق ابراز عقیده و استقلال را در خود نمی‌بینند. این افراد خواستهای خود را بصورت رازی نگه‌داشته و هرگونه خشمی را درونی می‌کنند. در زیر نمونه‌هایی از کودکانی را مثال می‌زنیم که تبدیل به بزرگسالانی می‌شوند که نمی‌دانند چطور خشم خود را ابرازکنند.

بنر گل من و تو
  • پسربچه کوچکی که مادرش هیچگاه عشق یا محبتی به او نکرده است. مادرش بقدری دور از عواطف و احساسات بوده که نه تنها هیچ عشق و محبتی به او نداشته، بلکه ابراز خشم هم به او نداشته‌است. این مادر از تمام جنبه‌های مادر بودن ائم از نشانه‌های خوشایند و ناخوشایند اجتناب‌ورزیده، و پسری تربیت‌کرده که او هم از لحاظ احساسی تهی است.
  • دختر بچه کوچکی که بسیار پرمشغله است و می‌ترسد عشق و توجهش را ابرازکند. پدر او ساعات طولانی کارمی‌کند. زمانی که پدر خانه است، مقابل کامپیوتر یا تلویزیون می‌نشیند. زمانی که دختر بچه به دنبال محبت اوست، مورد سرزنش قرارمی‌گیرد و با بدخلقی با او رفتارمی‌شود. این دختربچه یادمی‌گیرد که درخواست نیازش مورد بازخواست قرارمی‌گیرد. پس یادمی‌گیرد که اگر دختر خوبی باشد مورد محبت پدر قرارمی‌گیرد. او د بزرگسالی فردی می‌شود که در برابر نیازهای که ارضا نمی‌شوند، احساس عصبانیت می‌کند، اما می‌ترسد عصبانیتش را بروزدهد.

معنای کلی و نتیجه‌گیری

افراد بالغ و بزرگسالی که کنترلی بر عصبانیت خود ندارند، و کسانی که نمی‌دانند چطور عصبانیتشان را بروزدهند، افرادی غمگین و غصه‌خور هستند. آنها برای فقدان چیزی ماتم‌گرفته‌اند که از لحاظ قانونی حقشان است. حق حمایت از خود بدون درنظرگرفتن اعتقاد جامعه یا والدینشان از آنچه غلط یا صحیح است. حقی که قطع نظر از اینکه والدین الکلی هستند، باید شنیده و به آن توجه‌شود. آنها برای ابراز عشق یا ابراز احساسات منفی یا درخواست توجه والدین بدون ترس از تنبیه ناراحتند.

در واقع فقدان چیزهای نرمال که هر کودکی باید از والدین انتظار داشته‌باشد. بجای اینکه برای فقدان به شکلی نرمال ناراحتی و عصبانیتشان را بروز دهند، آن را درون خود ریخته و یا  با بیش از حد پرخاشگربودن یا بیش از حد منفعل بودن جبرانش‌می‌کنند. این غم، خود را در رفتار کودک نشان می‌دهد که برای خود فرد مخرب بوده و هیچ‌کس با آنها ارتباط برقرانمی‌کند.

در مقالات بعدی حتما به نحوه برخورد و رفتار با این نوع شخصیت می‌پردازیم.

مطالب مرتبط :

تأثیر رسانه‌های اجتماعی بر ارتباطات و ارائه راهکار

بحران میانسالی چیست و چگونه باید با آن کنار آمد

با ۱۰ باور غلط در مورد خواب آشنا شوید