تصور كنيد يك نفر از اجدادمون هزاران سال پيش در جنگل داشته راه مي رفته كه يهو يه خرس بهش حمله مي كنه، در اين صورت بدن ناچاره تمام توانش رو جمع كنه تا به فرد انرژي بده كه پا به فرار بذاره. بعد از فرار از مهلكه، مغز دستور استراحت رو صادر مي كنه، اون وقته كه خستگي، بدن درد، بي حالي مياد سراغش تا طرف مجبور به استراحت بشه و انرژي از دست رفته رو احيا كنه.
دردهای راونی
اما در دنياي مدرن، خطر محيطي، همون موقعيتهاي استرس زايي هستن كه هر روز باهاشون دست به گريبونيم. در واقع مغز ما، موقعيتهاي اضطراب زا رو مثل همون خرسِ تصور مي كنه، به همين دليل، بعد از گذروندن يه استرس، بدنمون بواسطه ايجاد درد و كوفتگي، سردرد يا احساس خواب آلودگي، ما رو به سمت استراحت كردن سوق ميده.
همه مون قطعا اين تجربه رو داشتيم كه بعد از يه روز شلوغ و پرتنش، سرمون درد گرفته و ترجيح داديم بريم يه چرتي بزنيم. اما بدبختانه افرادي هستن كه دچار بدن دردهاي مزمن متعدد هستن و زندگيشون از كار افتاده. اين افراد بدنشون سالمه اما نظام فكري شون ايراد داره.
يعني اينكه فرد به بواسطه نشخوارهاي ذهني مداوم، وسواس فكري، نبش قبر گذشته، خودسرزنشي، نگرانيهاي پي در پي و فاجعه تصور كردن همه چي، همش داره به مغزش “پيغام خطر” ميده. مغز هم، بعد از هر اعلام “خطري”، در طول تكامل ياد گرفته توليد درد و خستگي كنه تا طرف رو به سمت استراحت بكشونه. اصل مشكل اينجاست كه اين افراد چون دائما اطلاعات غلطي رو به مغز مخابره مي كنن و همش به مغز اين پيام رو ميدن كه اوضاع رو به راه نيست.
مغز هم مدام توليد درد مي كنه كه نتيجه اش ميشه سردرد، مشكلات گوارشي، خستگي مزمن، فيبرومايلژيا، گردن درد و كمر درد. درد ايجاد ميشه به اين اميد كه طرف يكم به التيام خودش بپردازه، غافل از اينكه خود همين درد، ميشه سوژه ترس و نگراني، و مجددا پيغام “خطر” به مغز ارسال ميشه و بدين ترتيب اين چرخه معيوب ادامه پيدا مي كنه. بنابراين ما نياز داريم اين چرخه باطل رو قطع كنيم.
دردهایی جسمانی مزمن با منشا روانی
در این بخش میخواهیم دردهایی رو به شما معرفی کنیم که منشا اونها از احساسات و روان منشا میگیرن به خوبی مطالعه کنید.
1. کمردرد
نواحی کمر و کتف ها معمولاً قسمت هایی هستند که ما بیشترین تنش و انقباض ماهیچه ای را آنجا حس می کنیم. متخصصین ستون فقرات و بیماری های استخوانی و سایر حوزه های پزشکی، سال هاست که روی ارتباط دردهای ناحیۀ کمر و سلامت هیجانی- روانی تأکید کرده اند. این دردها در یک حالت چرخشی با مشکلات هیجانی و احساسی هستند؛ یعنی زمانی که به دلیل نگرانی از کمردرد دچار استرس می شوید، این فشار روی عضلات شما تأثیر می گذارد، عضلات تحت فشار قرار می گیرند و فشار در عضلات ما را ناراحت یا عصبانی می کند و این چرخه باز ادامه پیدا می کند.
2. سردرد و میگرن
پزشکان معتقدند که انواع مختلفی از استرس وجود دارد؛ مانند استرس زمانی، هیجانی و خستگی جسمانی و … در نهایت این مجموعه از هیجان ها می توانند منجر به میگرن شوند؛ بنابراین، هیجان هایی مانند خشم، اضطراب، غمگینی و افسردگی می توانند باعث سردرد شوند. بهترین پزشکان هم تمرینات ریلکسیشن و تن آرامی، مدیتیشن و صحبت با یک مشاور را به شما توصیه خواهند کرد.
3. گردن درد
تجمع احساسات، به ویژه احساسات منفی می تواند تقریباً روی تمام قسمت های بدن تأثیر بگذارد. بر اساس گزارشی که از مراکز درمانی جمع آوری شده، گردن درد نیز یکی از دردهای بسیار شایعی است که ارتباط نزدیکی با اضطراب و استرس دارد.
تقریباً غیرممکن است که بتوانید برای یک نفر روش های بسیار متنوعی که استرس می تواند آشکار شود، توضیح دهید. مشکلات و نگرانی های مالی، مشکلات ارتباطی، غم ها، خستگی ها و امثال آن… . پس لازم است بدانید که حتی گردن درد نیز می تواند منشأ روانی داشته باشد.
4- درد کتف
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که کتف و شانه ها مستعدترین نواحی برای تأثیرگرفتن از فشارها هستند. با توجه به این موضوع، عجیب نیست که اصطلاحاً گفته می شود که “فرد سنگینی یا فشار و وزن غم ها و مشکلات را روی دوش و شانه اش احساس می کند!” ما هم این حقیقت را درک کرده ایم و معمولاً از این اصطلاح استفاده می کنیم.
5- انقباض و درد معده
ضعف و مشکلات معده معمولاً نشان دهندۀ این است که زندگی ما سرشار از نگرانی ها، ترس ها و اضطراب است. تجربۀ پی در پی این مشکلات، بدون وجود روزهای خوب و تحت فشاربودن مداوم، می تواند دلیلی برای انقباضات و دردهای معده باشد. در واقع، همان طور که انتظار می رود، استرس های مزمن می تواند باعث زخم معده شود.
6- درد یا گرفتگی در آرنج
متخصصان معتقدند که تمام هیجان های ما تأثیراتی در قسمت های حرکتی بدن دارند. آرنج هم از این قاعده مستثنی نیست. در حالی که مشکلات جسمانی مانند آرتروز و مشکلات دیگر می توانند باعث ایجاد درد و انقباض در بدن شوند، شرایط روانی مانند اضطراب و افسردگی نیز می توانند در نواحی از بدن مانند آرنج تأثیر مشابهی داشته باشند.
7- درد دست
دردهای ناحیه دست مشابه مشکلات آرنج، می تواند به دلیل مشکلات جسمانی یا به دلیل احساس انزوا و فشار ایجاد شود. متخصصان معتقدند که هر کدام از ما ممکن است دردهای جسمانی با منشأ هیجانی–روانی را تجربه کنیم و این برای همۀ افراد ایجاد می شود.
8- درد قسمت لگن
بر اساس تحقیقات پزشکی، برخی از انواع درگیری های عاطفی می توانند روی دردهای ناحیه لگن تأثیر بگذارند. بدن انسان بیش تر از آن که ما فکر می کنیم در ناحیه لگن دارای گیرنده های عصبی است، بنابراین اضطراب و پریشانی می تواند مانند قسمت های دیگر بدن، در این ناحیه نیز تأثیرگذار باشد.
9- درد زانو
در ناحیۀ زانو نیز اتصالات عصبی زیادی وجود دارد؛ بنابراین بسیاری از مشکلات عصبی مانند اضطراب، ترس و افسردگی و امثال آن می تواند در قسمت زانو نیز نمایان شود. زانو مانند ناحیه لگن، کمتر در این زمینه شناخته شده است.
10- درد پا
این جمله از یک پزشک در مورد ارتباط بین حالت های روانی–هیجانی و درد پا نقل قول می شود:
“افرادی که استرس دارند، معمولاً طیف گسترده ای از مسائل جسمی-حرکتی را تجربه می کنند. تجربه نشان داده که ارتباط زیادی بین مشکلات اندام های تحتانی، عملکرد پاها و حالت های هیجانی وجود دارد.”
کارشناسان دانشگاه کلمبیا تصدیق کرده اند که مدارکی وجود دارد که نشان می دهد: “شرایط روان شناختی فرد می تواند با مشکلات جسمانی در ارتباط باشد” و درمان دلیل اصلی درد، می تواند بهترین پاسخ به این مشکلات باشد. بنابراین بعد از بررسی دردهای جسمی یا استرس، بررسی هر نوع شرایط هیجانی فرد بسیار مهم است. این بررسی می تواند با این سؤال انجام شود:”چه احساسی دارید؟”
تکنیک های تن آرامی (ریلکسیشن)، کنترل تنفس، مدیتیشن، تمرکز، ذهن آگاهی، تجسم سازی و تمرین ها و تکنیک های موجود دیگر، می تواند به افرادی که هر درد جسمانی یا روانی – هیجانی را تجربه می کنند، مفید باشد.
خبر خوب: در صورت تشخيص دقيق، اين دردها، با مراجعه به متخصص روانشناس آموزش ديده، ظرف چند جلسه قابل درمانه و شانس بهبودي زياده. بنابراين، نگراني در خصوصش نداشته باشيد و مطمئن باشيد كه بدنتون كاملا سالمه و ذهنتون رو بابتش درگير نكنيد
ارسال پاسخ